پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

❤️پارسا ❤️هانا❤️

پارسا ❤️هانا

بدون عنوان

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم.کوروش گفت لیاقت شما برادرمن است که ازمن زیباتر است و پشت شما ایستاده.دخترک برگشت ودید کسی نیست.کوروش گفت:اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی.   خدا قنارى و كلاغ را يه جور آفريد,قنارى اعتراض كرد و زيبا شد,كلاغ راضى به رضاى خدا شد.حالا قناري تو قفسه و كلاغ آزاد..
16 آذر 1390

اگه از زندگی دلتنگی این متن را بخوان!

در ادامه مطلب :... خدا قول نداده آسمون هميشه آبی باشه و باغ ها پوشيده از گل قول نداده زندگی هميشه به كامت باشه خدا روزهای بی غصه و شادی های بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده خدا ساحل بی طوفان، آفتاب بی بارون و خنده های هميشگی رو قول نداده خدا قول نداده که تو رنج و وسوسه و اندوه رو تجربه نكنی خدا جاده های آسون و هموار، سفرهای بی معطلی رو قول نداده قول نداده کوه ها بدون صخره باشن و شيب نداشته باشن رود خونه ها گل آلود و عميق نباشن قول داده ؟ ولی خدا رسيدن يه روز خوب رو قول داده خدا روزی روزانه ، استراحت بعد از هركار سخت و کمک تو كارها و عشق جاودان رو قول داده . عجب روزی می شه اون روز پس ناملايمات زندگی رو...
14 آذر 1390

بدون عنوان

دلبسته ي کفشهایم بودم. کفش هايي که يادگار سال هاي نو جواني ام بودند دلم نمي آمد دورشان بيندازم .هنوز همان ها را مي پوشيدم اما کفش ها تنگ بودند و پایم را مي زدند قدم از قدم اگر بر مي داشتم زخمی تازه نصیبم مي شد سعي مي کردم کمتر راه بروم زيرا که رفتن دردناک بود مي نشستم و زانوهایم را بغل مي گرفتم و مي گفتم:چقدر همه چیز دردناک است چرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنيایم مي نشستم و می گفتم : زندگیم بوي ملالت مي دهد و تکرار .می نشستم و می گفتم:خوشبختي تنها يک دروغ قديمي است می نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتم قدم از قدم بر نمیداشتم .. می گفتم و می گفتم ......... پارسايي از کنارم رد شد عجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشت مرا ک...
14 آذر 1390

سلام به دوستان خوبم

سلام به همه مهربونایی که اینقدر اظهار لطف و همدردی کردن مخصوصا دوستای خوب کرمانی همیشه روزای سخت و مریضی تو زندگی همه پیش میاد اما سلامتی و آرامشی که بعد از اون خدا بهمون هدیه میده میتونه خیلی چیزا رو از خاطر آدم محو و یا کمرنگ کنه. خدایا این آرامش و دور هم بودن رو از هیچ خانواده ای نگیر (خصوصا نی نی وبلاگی های مهربون)و هممون رو همیشه کنار هم در آرامش و سلامت نگهدار باش                                            ...
12 آذر 1390

پارسا هنوز مریضه

پسرم آخه تو کی خوب میشی؟من سختیا رو هر جور باشه به عشق تو تحمل میکنم اما جگرم آتیش میگیره وقتی شبا نمیتونی شیر بخوری و همش بیقراری میکنی .مجبورم در طول شب چند بار بیدار بشم و تو بینیت قطره بریزم و با دستگاه پوآر پاکش کنم تو از این کار متنفری اما من مجبورم .از روزیکه از بندر اومدیم همش داریم میبریمت دکتر یه بار که لثه قسمت  دندون آسیابیت ورم کرده  و سیاه شده بود و بابا هم اونروز دنبال کارای بیمه رفته بود قشم خدا  به دائیت خیر   بده که ما رو برد دکتر و برای اطمینان به دو تا دکتر نشون دادیم و هر دوشون گفتن دندون رویشیه و داری دندون در میاری من تعجب کردم آخه تو هنوز 4 تا بالا داری و 2 تا پائین و برای اسیابی خیلی زو...
4 آذر 1390
1